سلام. جالبه روزی یه 30 - 40 تایی بازدید کننده دارم ولی نظر.... هیچی!!!یعنی میشه آدم مطلبی رو بخونه و نظری نداشته باشه؟؟؟!!!
در مورد فحشا گفتم و خواستم شبهای بعد روشنترش کنم که البته امشب از اون شبا نیس..
مطلب من در مورد دخترای ترشیده 19 تا نظر داشت چون اعلام کرده بودم خودم هم یکی ازاون ترشیده هام. حالا گمونم برای اینکه در مورد مطلب فحشا هم بتونم نظر داشته باشم باید خودم هم یکی از فاحشه ها باشم و یه ماجرا در مورد فحشا تعریف کنم تا دوستان اینجا ما رو بی نصیب از نظراتشون نذارن.
والله این مورد یکم سخته! فاحشه شدن برای من که حتی بیشتر از 2 جلسه نمیتونم با یه مرد رابطه عاطفی برقرار کنم باید خیلی دردناک باشه و باید واقعا ته خط باشم تا بتونم به این کار بپردازم. همینجا از همه خواهران روسپی به خاطر زحمتی که میکشن و این مردای نچسب رو تحمل میکنند قدردانی میکنم.
امشب داشتم داشتم دفتر خاطراتم که مال 15 سالگیم بود رو میخوندم خیلی جالب بود ذهن سختگیرم همراه با احساسات نوجوانی. توش اگه یه پسر تصادفی هم بهم نگاه کرده بود رو نوشته بودم. هر چیزی رو که نوشته بودم میتونستم به خاطر بیارم. حتی از یه جاکلیدی زیبا نوشته بودم که دلم میخواست یه نفر پیدا بشه برام بخردش حتی اون جا کلیدی رو هم بیاد آوردم. توی همه خاطراتم از قیافم شکایت داشتم و میگفتم که خیلی زشتم دماغ چاقو کوتاه و چشمهای ریز.... با خودم درگیر بودم، شدیدن دلم میخواسته یه عاشق داشته باشم یکی که دائم بیاد سراغم و اصرار کنه که باهاش دوست بشم! همیشه فکر میکردم این تنها راهیه که میشه با یه پسر دوس شد
خندم میگیره از غروری که داشتم با اون قیافه نداشتم و جثه ریزم اگه بعد عمری پسری بهم یه نگاه مینداخت براش ناز میکردم تا به همون شیوه مذکور دلمو بدست بیاره که لابد پسرها هم میگفتن ...لقش حالا چی هست که اینقدر هم ناز میاره
و انقدر ناز آوردم و هنوز هم میارم که الان موندم توی خونه ولی یه چیز جالب در مورد قیافم باید بگم اتفاقی که برای آن شرلی و جوجه اردک زشت افتاد برای من هم افتاد قیافم تغییر کرد و حتی خیلی ها تو خوابگاه خصوصا ترمای آخر منو به خوشگلی میشناختن فکر کنم مث جوجه اردک زشت ترمای آخر دیگه بزرگ شده بودم و آثار قو شدن در من هویدا شده بود. حتی دماغمو که دوستم تو دبیرستان مسخره کرده بود بعدا تو دانشگاه و همین حالا ملت ازم میپرسیدن دماغتو عمل کردی؟ نوجوون که بودم یه دختره توی صف نونوایی که خوشگل هم بود و من سعی کردم باهاش کمی دوس بشم مسخرم کرد و گفت دندون گراز و من که خودم از دندونای جلوییم ناراضی بودم این حرفشو خیلی به دل گرفتم و توی خندیدن خیلی محتاط شدم برای همین توی دانشگاه اولین کاری که کردم رفتم و از دندونپزشک خواستم دندونامو کوتاه کنه و البته دندونپزشک کلی انذار و تهدیدم کرد که این به سلامتی دندونام لطمه میزنه و من گفتم ترجیح میدم 10 سال جوونیم راحت لبخند بزنم تا دوران پیریم دو تا دندون طبیعی داشته باشم و جالبه یکسال پیش یه نفر بهم گفت شما چه دندونای ردیف و زیبایی داری!!!
جالب تر از همه اینه من که مث جوجه اردک زشت بودم همیشه حسرت قیافه لیلا حاتمی رو میخوردم اما بعدها توی دانشگاه و خونواده بدون اینکه کسی بدونه من این آرزو رو دارم به من گفتن تو شبیه لیلا حاتمی هستی و بعضیا هم افراط کردن و گفتن قیافم شبیه نیکول کیدمنه البته این دیگه واقعا زیاد بود خودم هم احساس کردم طرف باید یه چیزی مصرف کرده باشه
همه اینا رو گفتم چون امشب توی دفتر خاطراتم دائم از قیافم بد گفتم و البته دائم هم گفتم من خودم راضیم و خودمو دوس دارم. و حالا اگه نه یه دختر خیلی زیبا اما با چهره ای خیلی خوب هستم که به اذعان همه خونواده اصلا قابل مقایسه با نوجوونیام نیس و اینو مدیون خودشناسی و محبت به خودم میدونم آخه اون زمانا هیچکس منو دوس نداشت و من برای حمایت از خودم سعی کردم خودمو خیلی دوس داشته باشم. حالا چطور میتونم خودی رو که اینهمه عزیز و لوسش کردم بسپرم دست یه مرد که هیچی ازش نمیدونه و متاسفانه نمیخواد بدونه مردی که همش به فکر چیزای دیگه است و دست آخر به خاطر کاری که خودش باهات کرده تورو تحقیر میکنه.واقعا روسپی شدن کار سختیه. باید ته خط باشی یا خودتو دوست نداشته باشی..........
نظرات شما عزیزان:
